- نویسنده : کردستان ورزشی نیوز
- 06 اردیبهشت 1402
- کد خبر 11986
- ایمیل
- پرینت

عادل خلیلیان
موانع و مشکلات باشگاهداری در ورزش کردستان
به گزارش پایگاه خبری کردستان ورزشی نیوز ؛همواره پاسخ به این سوال برای اهالی ورزش کردستان چالش بر انگیز بوده است که آیا ما در ورزش موفقیم یا خیر؟
از سویی با روی کار آمدن هر مدیری، عدهای فعالیتهای صورت گرفته را بینظیر، مثبت و فوقالعاده ارزیابی میکنند و از طرفی دیگران عنوان میکنند که اگر این فعالیتها از اثربخشی لازم برخوردار است پس چرا نتایج کسب شده ورزشکاران در رشتههای اصلی ورزشی و روند نتایج در راستای کسب عناوین بزرگ و مهم نیست.
اگرچه در تمام این سالها از گذشتههای دور تا به حال تک چهرههایی بودهاند که توانستهاند به موفقیتهایی هم دست پیدا کنند اما واقع بینانه هیچکدام از این استعدادها در اثر توجه برنامهریزیهای نظام مند مبتنی بر پیشبینی آینده، رشد و نمو نکردهاند و بیشتر شبیه به گلهایی هستند که در شوره زار می رویند.
این روند و رویه مختص دیروز و امروز هم نیست و از گذشته تا به حال ادامه داشته است، هر چند که بسیاری به بیان دلایل متعدد و مختلف برای این امر پرداختهاند که از جهاتی درست هم بوده است؛ اما وقتی از روندی صحبت به میان میآوریم که دهههای متمادی بر ورزش استان حاکم است باید توجه کنیم که حقیقت و درستی موضوع فراتر از این تحلیلهای ساده و دم دستی است و باید به دنبال علل بزرگتری گشت.
ایرادات و نقایصی هم در حوزه تشکیلاتی و هم در حوزه فرهنگی بر ورزش استان حاکم است که نیازمند اصلاحاتی اساسی و ساختاری است و تا زمانی که این تغییرات صورت نپذیرد هر تلاشی به مثابه گردشی بی ثمر به دور خود و نقطه از سر خط است که در ادامه به اختصار به آنها خواهیم پرداخت.
عدم وجود باشگاههای بزرگ و تاثیرگذار در استان، شاید عمدهترین تفاوت محسوس و ملموس برای اهالی ورزش در مقایسه استان کردستان با سایر استانها باشد. همه ما ورزش اصفهان را به نام ذوبآهن و سپاهان میشناسیم. خوزستان را با فولاد و صنعت نفت. مازندران را با کاله، نساجی و… که استان کردستان از این توفیق محروم است.
در واقع در استانهای موفق این بدنه وزارت ورزش و جوانان نیست که بار ورزش را به دوش می کشد بلکه سرمایه گذاران سایر نهادها(دولتی، عمومی غیردولتی و خصوصی) هستند که در حوزه اجرا وارد میشوند و به کسب موفقیت دست میزنند، اشتغال می آفرینند، نشاط را افزایش میدهند و به توسعه سلامت جامعه کمک می کنند.
دستگاه متولی ورزش هم نقش هدایت، راهبری و نظارت را بر عهده دارد. اما سوالی که مطرح میشود این است که چه عللی موجب میشود تا باشگاه های بزرگ در استان وجود نداشته باشند؟
اگر بگوییم وضع اقتصادی کشور به گونهای است که سرمایهگذار جذب نمی شود، پاسخ بیراهی است چون اتفاقا استان کردستان از نظر شاخصهای لازم برای جذب سرمایه گذار در سطح خوبی قرار گرفته است و از بسیاری از استانها اوضاع بهتری دارد. اگر بگوییم که مردم علاقهمندی ندارند بازهم پاسخ درستی به این پرسش ندادهایم چون تجربیات بسیاری نظیر حضور تیم بسکتبال تراکتورسازی، والیبال راه یاب ملل مریوان، جام های بین المللی کشتی مانند جام تختی و روز جهانی کودک و… بر این فرضیه خط بطلان می کشد. اگر بگوییم جمعیت استان کم است باز هم دچار خطای محاسباتی شدهایم چون به سادگی میتوانیم وضعیت ورزش سوئد با هند را مقایسه کنیم تا به نقش جمعیت در ورزش پی ببریم. اگر عدم حمایت بخش دولتی از سرمایه گذاران را عامل بدانیم با اندکی جستجو در می یابیم که امکانات و شرایطی که برای بخش خصوصی در استان فراهم میشود، تاکید میکنم به مراتب بهتر از سایر استان هاست.
اما آنچه در این بین مغفول میماند توجه به وجود برنامهای جامع در خصوص تقویت باشگاه هاست، برنامهای که برای تحقق آن باید ابتدا به تقویت و اصلاح زیر ساختها فکری و تشکیلاتی دست زد که در این مجال و فرصت کوتاه نمیتوان تمام ابعاد و گوشههای آن را بازگو کرد؛ ولی برای نمونه به تحلیل وضع موجود نحوه رتق و فتق امور در ورزش میپردازم تا قسمتهایی از مسائل موجود مشخص شود.
در حال حاضر ورزش، در چهار حوزه همگانی، قهرمانی، حرفهای و پرورشی تقسیمبندی و به تبع آن اداره میشود، صرف نظر از این موضوع که مبدا و منشا این دستهبندی چیست و چه ایراداتی به آن وارد است، اداره امور در حوزه قهرمانی به هیاتهای ورزشی واگذار شده است، اما در عمل بسیاری هیاتها به جای تدوین راهبردها دست به اقدامات اجرایی میزنند و خود این موضوع تبعات و مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت.
برای مثال وقتی در رشتهای، هیات که وظیفه اصلیاش توسعه آن رشته ورزشی در استان، ارتقا دانش مربیان و داوران، انجام امور اداری، برگزاری مسابقات، حفظ چارچوبهای اخلاقی در آن رشته، توسعه فرهنگی و…
پا به عرصه تیمداری میگذارد و تیمی از استان انتخاب و به مسابقات کشوری اعزام میکند، آیا جایی برای رقابت باشگاه باقی می ماند؟ آیا خود به رقیبی برای باشگاهها تبدیل نشده است؟ در تعارضات و اختلافاتی که در ورزش طبیعی هم هست، آیا میتواند به خوبی قضاوت کند و حق را به حقدار بدهد و دچار تعارض منافع نخواهد شد؟ آیا عدالت را در پوشش دادن اخبار رعایت میکند؟ آیا مربیان، بازیکنان و… به جهت حمایتهای سازمانی میل بیشتری به حضور در تیم هیات نخواهند داشت؟ آیا همه موارد گفته شده باعث تقویت غیر منصفانه این تیم نخواهد شد؟ آیا این تقویت منجر به مدالآوری و کسب مقام بیشتر نمیشود؟ آیا اسپانسر تمایل بیشتری برای حضور و پشتیبانی از تیمهای قویتر نخواهد داشت؟ آیا این چرخه معیوب منجر به تضعیف باشگاه ها نیست؟
البته مورد ذکر شده یکی از مشکلات و موانع پیرامون باشگاهداری بود و علل متعددی در این حوزه وجود دارد که در آینده و یادداشتهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.
https://kordestanvarzeshinews.ir/?p=11986