- نویسنده : کردستان ورزشی نیوز
- 15 مهر 1403
- کد خبر 15040
- ایمیل
- پرینت

داستان صعود مهیار مرادویسی کوهنورد کردستانی به کوه دماوند؛
شب مانی بر بلندای بزرگترین کوه آتشفشانی آسیا
پایگاه خبری کردستان ورزشی نیوز – دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است. جمشید سوار بر گردونه ای که دیوان آن را می کشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت. ضحاک در دماوند به جمشید تاخت. فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود. ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است. منوچهر در دماوند زاده شد و آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد. دیو سپید در دماوند مسکن دارد و دخترش در صخره های آن می زید و سرگرم نخ ریسی است. اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم بر می خورد. چکاد هرا یا قله البرز ۱۸۰ روزنه در خاور و ۱۸۰ روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزن های خاور به روزنه ای در باختر رهسپار می شود.
دَماوَند کوهی در شمال ایران و استان مازندران است که بلندترین کوه ایران و غرب آسیا، بلندترین آتشفشان آسیا و خاورمیانه است و سومین آتشفشان مرتفع در نیمکره شرقی (پس از کوه کلیمانجارو و کوه البروس) است. دماوند در پارهٔ مرکزی رشته کوه البرز در جنوب دریای خزر جای دارد.
در ادامه گزارش این صعود را از زبان مهیار مرادویسی ورزشکار توانمند و موفق کردستانی می خوانید.
گزارش صعود از جبهه غربی(سختترین و پرشیب ترین جبهه دماوند)شب مانی در قله ی دماوند بام ایران و خاورمیانه و فرود از جبهه جنوبی که تمام مسیر پیاده بدون استفاده از ماشین افرودی و دادن وسایل به قاطر به سبک آسفالت به آسفالت
بیشترین لذت کوهنوردی برای من بحث ارتفاع بوده که در مرتفعترین کوهها بتوانم مناظر و طلوع و غروب خورشید را نگاه کنم.
۱۲سال پیش درباره عشق به دیدن طلوع در قله با آقایی که کوهنورد با تجربه بود صحبت میکردم که درباره دیدن طلوع در قله ی دماوند برام گفت که آتش عشق دیدن این صحنه را برام شعله ور کرد،و در این سالها تلاشم را کردم به جایی برسم که بتوانم این صحنه را در قله دماوند ببینم،بعد از آن هم فهمیدم که سایه دماوند وقتی روی زمین می افتد هرمی بزرگ و بسیار زیبا را تشکیل میدهد.
سالها تلاش و جمع آوری تجهیزات و وسایل برای صعود به دماوند،چهار بار به دماوند صعود کردم که این سه صحنه را ببینم،(طلوع،غروب، و دیدن سایه دماوند)
که متاسفانه به دلیل شرایط آب و هوایی ناپایدار و غیر قابل پیش بینی کوه دماوند موفق به دیدن این صحنه های زیبا که آرزویم بود نشدم،
رینولد مسنر کوهنورد ایتالیایی بهترین کوهنورد تاریخ که اولین نفری در تاریخ است که به ۱۴قله بالای ۸۰۰۰متری دنیا صعود کرده است و در کتاب خاطرات خود درباره دماوند مینویسد تپه گوگردی با آب و هوایی ناپایدار هیمالیایی،که در حین صعود به دماوند با شرایطی ناپیدار روبرو میشود و مجبور به برگشت میشود و آن را صعود نمی کند.
همچنین دماوند قبل از ورود اسلام ،عبادگاهی برای ایرانیان زرشتی و کوهی مقدس بوده
و در داستان تمامی اساطیر ایرانی حضور دارد ،مانند،کاوه آهنگر،ضحاک،آرش کمانگیر،سیمرغ و….
برویم سراغ پنجمین صعود
روز چهارشنبه ۱۴شهریور ۱۴۰۳ به قصد صعود به دماوند،از سنندج راهی فدراسیون کوهنوردی پلور شده و شب ساعت ۱۲ به آنجا رسیدم که از ساعت ۱۰ شب ورودی آنجا را میبندند و شب را نزدیک فدراسیون چادر زده وصبح روز بعد تا اول مسیر دشت لار ماشین گرفته، و از دشت لار به سمت مسیر پناهگاه سیمرغ کوهنوردی را شروع کردم، بعد از چندین ساعت کوهنوردی ساعت ۱ ظهر به پناهگاه سیمرغ که در ارتفاع ۴۲۰۰متری از سطح دریا قرار دارد رسیده و آنجا چادر را بر پا کردم، و تا ساعت چهار بامداد روز بعد استراحت کرده و آخرین وعده غذایم را خوردم،چون که از آن ارتفاع به بالا غذا خوردن مشکل است،و من تصمیم داشتم تمام مدتی که در قله دماوند هستم رفت و برگشت روزه باشم در
ساعت چهار بامداد روز بعد پنجشنبه ۱۵شهریور با جمع کردن چادر و وسایل با کوله سنگین(۱۸کیلو) راهی مسیر پر شیب و سخت به سمت قله شدم،جبهه غربی دارای شیبی زیاد و فشار هوای بالایی می باشد که با کوله سنگینی که به همراه داشتم صعود را بسیار مشکل کرده بود،همچنین جبهه غربی به دلیل اینکه بسیار دیر تر نور خورشید به آن میتابد دمای هوای بسیار پایینی دارد،
بعد از تلاش فراوان ساعت ۱۱به قله دماوند رسیدم که بعد از هم هوایی و گرفتن عکس و فیلم چادر را در کاسه دماوند(محل فوران آتش فشان که الان خاموش شده و نیمه فعال است در اطراف قله گازهای گوگردی فوران میکند) بر پا نمودم،عصر آن روز شانس با من یار بود هوای خوب و پایداری داشت و دیگر خبری از بارش برف و مه باد شدید نبود و توانستم برای اولین بار بعد سالها به آرزوم برسم و از سایه زیبای دماوند غروب
عادل: آفتاب در قله فیلمبرداری کنم،
بقایای بز کوهی را در قله دیدم که میگفتند قبل از نصب تابلوی قله نماد قله دماوند بوده است،
بعد از فیلمبرداری به چادر برگشته و تا بامداد ساعت چهار سوز و سرمای شدید و غیر قابل تحمل (دمای حسی منفی ۲۸درجه)
تاب آوردم،ساعت چهار با جمع کردن چادر در شرایط سخت برای فرود از سمت جبهه جنوبی آماده شدم که در نزدیکیهای قله خورشید در حال طلوع کردن بود که به یکی دیگر از آرزوهام رسیدم و توانستم این صحنه ناب و زیبا را با چشمانم ببینم و از آن فیلمبرداری کنم
بعد از چند ساعت کوهنوردی پایین آمدن به بارگاه سوم دماوند،کمپ اصلی جبهه جنوبی رسیده و در آنجا روزه ام را شکسته و جرعه ای آب و چایی نوشیدم ،و از دادن بار سنگینم به قاطرها برای فرود امتناع کردم و دوباره راهی باقی مسیر به سمت گوسفند سرا(مسجد صاحب زمان) شدم،و در آنجا هم سوار وسایل نقلیه سواری برای حمل کوهنوردان به سمت پایین امتناع کرده و تا پارکینگ پیاده با کوله سنگین ادامه دادم،و از آنجا سوار ماشین شده و تا سنندج رانندگی کردم و در این سفر ۳روزه هشت کیلوگرم وزن کم کرده از ۱۰۰کیلو به ۹۲کیلوگرم رسیدم.
https://kordestanvarzeshinews.ir/?p=15040